الافاضات شیخنا

این آقای قرائتی هم خداییش چه دل و جرأتی داره ها! نکنه سر پیری هوای تجدید فراش به سرش زده! جداً جلوی حاج خانم چطور جرأت می کنه از این افاضات بفرماید؟ 

سایت خبری پارسینه به نقل از خبرگزاری اهل بیت(ع) نوشت: «حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی» در برنامه «درس‏هایی از قرآن» این هفته از شبکه اول سیما، از ممانعت زنان نسبت به ازدواج دوم همسرانشان انتقاد کرد.

وی گفت: «دادستان تهران حدود بیست سال پیش به من گفت که در تهران 500 هزار زن جوان بیوه هست. 500 هزار زن جوان بیوه برای بیست سال پیش است. الان شاید یک میلیون باشد.»

این مفسر قرآن کریم از ممانعت زنان نسبت به ازدواج دوم مردانی که توان جسمی و اقتصادی دارند، انتقاد کرد و گفت: «اگر یک مردی توان جسمی دارد، توان مالی دارد، دو تا ماشین، دو تا خانه، دو تا موبایل، (از همه چیز) دو تا دو تا تهیه می‏کند؛ ولی (وقتی به ازدواج می‏رسد) زن می‌گوید: «نخیر! خدا یکی زن هم یکی!» یعنی چه؟ یعنی آن یک میلیون زن جوان به درک؟ گناه می‌کنند به درک؟ می‌سوزند به درک؟ این بخل زن‌ها است. بخل زن‌ها باعث می‌شود که یک میلیون زن جوان بیوه وجود داشته باشد.»

حمایت از تولید یا انحصار

چند روز پیش داشتم از محل کار به خونه می رفتم وسط یک بزرگراه تصادف شدیدی شده بود. دیدم یه صندوق عقب پراید با دو چرخ عقبش وسط بلوار قرار گرفته. بلوار از سطح خیابان نیم متری بالاتر بود. بقیه پراید هم تکه تکه این طرف و آنطرف افتاده بود و جنازه راننده جوانش هم وسط خیابان افتاده بود! گویا ماشین با دیواره بلوار تصادف کرده بود.

سالیانه حدود 25000 نفر در تصادفات کشور کشته و شاید حدود یک میلیون نفر مصدوم می شوند. 25 هزار نفر به اندازه جمعیت یک شهر کوچک است. یعنی سالیانه مردم یک شهر از بین می روند.  از آنجا که آمار در کشور ما محرمانه محسوب می شود معلوم نیست چه تعداد از این کشته ها سوار خودروهای بی کیفیتی مثل پراید بوده اند. اگر آمار منتشر شود قطعاً دولت ناچار به جلوگیری از تولید این خودرو شده و نهایتاً سود یک عده کم می شود.

پرسش:  چرا مردم پراید می خرند؟

پاسخ: به خاطر تعرفه­ی 90%ی دولت به واردات خودروهای خارجی، این خودروها برای مصرف کننده ایرانی بسیار گران در می آیند و قشر متوسط جامعه توان خرید آنها را ندارند. بنابر این پراید می خرند.

پرسش: چرا دولت تعرفه واردات خودرو را 90% بالا برده؟

پاسخ: برای حمایت از تولید کننده داخلی.

پرسش: پس چرا واردات برنج، میوه و به ویژه چای به ایران چنین تعرفه ای ندارد؟ چرا چایکاران ایرانی زمینهایشان را به بساز بفروشها فروخته اند و آنها هم زمینهای حاصلخیز شمال را به ویلا تبدیل کرده اند؟

پاسخ: برای حمایت از مصرف کننده!

پرسش: آیا درست است که به اصطلاح حمایت از تولیدکننده به قیمت جان عده­ای دیگر از مردم تمام شود؟ آیا نمی توانیم کلاً ما دست از تولید خودرو برداریم و توان اقتصادیمان را در زمینه هایی بگذاریم که سود عده ای به بهای نابودی عده ای دیگر نباشد؟!

پاسخی در کار نیست.

پرسش: آیا نمی شود به بخش خصوصی اجازه ورود به عرصه تولید خودرو داد تا خودروهای متنوع تر، مدرنتر، استانداردتر و ارزانتری تولید شود؟

پاسخ: وزارت صنایع از ورود بخش خصوصی به تولید خودرو استقبال می کند!

پرسش: پس چرا غیر از ایران خودرو و سایپا کسی وارد این عرصه نمی شود؟! آیا این وسط یک چیزی عجیب نیست؟! چطور بخش خصوصی در ساخت پالایشگاه و نیروگاه برق وارد می شود ولی برای تولید خودرو استقبال نمی کند؟ آیا به نظر نمی رسد که یک انحصاری وجود دارد؟

پاسخی در کار نیست.

حالا ببینید رئیس پلیس راههای کشور با چه نجابت و کم رویی ای در مورد خودروهای بدون ایمنی ساخت داخل صحبت می کند! و به جای ممنوع کردن تولید پراید، به مردم اعلام می کند شما از این ماشین توی جاده ها استفاده نکنید! 

طبیعتا وقتی رئیس پلیس از تولید کننده داخل حساب می برد! بخش خصوصی هم حساب می برد!

تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۳۹۰ - ۲۲:۴۹

تکذیب شایعه منع تردد پراید در جاده ها

سرهنگ مهماندار گفت: پلیس برنامه ای برای ایجاد محدودیت تردد برخی خودروها در جاده های کشور را ندارد.

رییس پلیس راههای کشور در گفتگو با «واحد مرکزی خبر» گفت: شایعات در خصوص ایجاد محدودیت برای تردد خودروی پراید صحت ندارد.

سرهنگ مهماندار افزود: اما با این وجود به نظر می رسد با توجه به اینکه برخی خودروها از ضریب ایمنی قابل قبولی برخوردار نیستند، در آینده برای تردد برخی آنها محدودیت ایجاد شود.

او گفت: یا پلیس باید تردد برخی خودروها را به دلیل آسیب پذیری محدود کند یا وزارت صنعت و سازمان استاندارد، ضریب ایمنی خودروها را به خریداران اعلام کند تا مردم بدانند خودرویی که سوار می شوند در چه حد از ایمنی قرار دارد.

رییس پلیس راههای کشور افزود: اطلاع از میزان ایمنی خودروها موجب می شود تا کاربران آنها نیز خود کنترلی به رانندگی خود داشته باشند و از بروز برخی حوادث جلوگیری کنند.

 افزود: اگر چنین اتفاقی نیفتد پلیس مجبور خواهد بود برای حفظ جان و امنیت مردم برای برخی خودروها در بعضی معابر محدودیت ایجاد کند تا مردم سفری سالم و امن داشته باشند.

او در خصوص امنیت خودروی پراید نیز گفت: این خودرو از لحاظ ایمنی بسیار ضعیف است و به خاطر ضعف بدنه ای آن با کوچکترین حادثه بیشترین خسارت جانی و مالی را متحمل میشود.

رییس پلیس راههای کشور پیشنهاد کرد رانندگان خودروی پراید سعی کنند تا در جاده ها از این خودرو استفاده نکنند و در صورت لزوم با سرعت مطمئنه و احتیاط کامل حرکت کنند.

اندر مشکلات مردهای بی زبون

خانم منشی ما یک تجربه تلخ ازدواج منجر به طلاق داره. شوهر سابقش که حالا در قید حیات هم نیست علاوه بر ضرب و شتم، به این خانم منشی ما وفادار هم نبوده. حالا خانم منشی در حال تحصیل در دانشگاه است. خانمک قدی نسبتا کوتاه و جثه ای اندک چاقی دارد. کمی سبزه است ولی قدرت خدا به قول آن خواننده پرآوازه که می فرمود «حالا که رسید به سبزه هر چی بگی می ارزه» ایشون هم چهره بانمک و تو دل برویی دارند. یک بار که سر صحبت بود و سفره دلش را برای ما گشود، گفت که در دانشگاه دو تا خواستگار داشته. یکی از این دو وضعیت مالیش خیلی خوب بوده و می خواسته بعد از ازدواج ببرتش خارج. ولی اون رد کرده! پرسیدم: بد تیپ بود؟ گفت: نه. قیافه ش عادی بود ولی مهرش توی دلم ننشست. پرسیدم: چند بار با هم نشست و برخاست کردین؟  گفت: 2-3 بار.

در مورد خواستگار دوم که هنوز پیگیره، می گفت ازش خوشش آمده ولی یه بار توی خیابون اونا با یک دختر دیگه دیده بوده و از آنجایی که از خیانت شوهر سابق خاطره تلخی دارد خیلی نسبت به این موضوع حساسه. و به طرف جواب رد داده.

بهش گفتم: اگه خیلی در زمینه خیانت شوهر آینده ت حساس هستی، باید هر مردی که زود بهش علاقمند شدی را بهش جواب رد بدی!

در توضیح این جمله قصار خودم گفتم: ببین! مردها دو دسته هستند یا نجیب و معمولاً بی زبون یا مکار و معمولاً با زبون! وقتی مردهای نجیب بی زبون ازت خواستگاری می کنند چون به دلت نمی نشینند تو ردشون می کنی. لاجرم مردهایی به تور تو می خورند که زبون­باز و مخ­زن هستند. تو از این تیپ آدمها خوشت میاد ولی مطمئن باش که این تیپ مردها هیچ تضمینی بهت نمی دن که از ابزاری که در اختیار دارن (زبون چرب و نرم) برای استفاده های نامشروع دیگه استفاده نکنند و مخ دخترهای دیگه را نزنند. بنابر این تو همیشه با این مردها در خطر خیانت هستی! اگر می خواهی راه چاره­ای پیدا کنی باید به افراد بی زبون فرصت بیشتری بدی. تا بهتر همدیگه رو بشناسین و وجوه مشترک و اختلاف خودتون را شناسایی کنید و بعد تصمیم بگیری که آیا می تونی با این مرد زندگی کنی یا نه. نه اینکه در همون برخوردهای اول در موردش تصمیم بگیری و بگی نتونست دلم را بدست بیاره. ضمن اینکه ازدواج فراتر از این به دل نشستنه. فاکتورهای زیادی وجود داره که باید به بسیاری از آنها توجه کنی.

خانم منشی تا حد زیادی متقاعد شد.