بعضی ها معتقدند حقوق بشر یک منشور بین المللی نمی تواند باشد و باید بر اساس فرهنگ و دین هر منطقه ای بصورت جداگانه تعریف شود. مثلاً از نظر ما دختر 9 ساله بالغ محسوب می شود و در صورت انجام جرم می توان با او مانند یک زن بالغ برخورد جزایی کرد نه به عنوان یک کودک نابالغ. یا تغییر دین از نظر ما ارتداد محسوب شده و حکم آن مرگ است در صورتی که در منشور حقوق بشر جهانی، افراد در انتخاب دین آزاد هستند و ....
حالا این خبر را بخوانید و ببینید از نظر مردم قبیله نشین پاکستان، حقوق بشر چه تعریفی دارد:
بهدستور دادگاه قبیلهای در شهر مروالا در پاکستان یک دختر ۱۸ ساله پاکستانی مورد تجاوز گروهی قرار گرفت.
آخرین نیوز: در حالی این جرم اتفاق میافتاد که حدود یک هزار نفر از مردم شهر و در مقدمه آنان پدر آن دختر نظارهگر این اتفاق بودند.با وجود افزایش بدهی های نفتی هند به ایران، مسئولان شرکت ملی نفت بر ادامه صادرات مجانی طلای سیاه به این کشور آسیایی تاکید می کنند.
به گزارش خبرنگار مهر، ایران با وجود در اختیار داشتن بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان و هند به عنوان یک اقتصاد نوظهور و نیازمند واردات نفت و گاز، در سالهای اخیر هیچگاه نتوانسته اند در عرصه تجارت جهانی انرژی به شرکایی مطمئن و استراتژیک تبدیل شوند.
وقت کشی و سپس کناره گیری هند از پروژه خط لوله صلح، تاخیر چندین ساله برای تعیین تکلیف قرارداد توسعه میدان گازی فرزاد بی، عدم مشارکت در طرح توسعه فاز 12 به عنوان بزرگترین فاز میدان پارس جنوبی و در نهایت تعلیق قراردادهای خرید LNG از مهمترین دلایل این ادعا به شمار می رود.
از 6 ماه گذشته تاکنون اختلافات ارزی برای خرید و فروش نفت هم به جدی ترین چالش در توسعه روابط اقتصادی تهران و دهلی نو تبدیل شده و با وجود مذاکرات متعدد به نظر می رسد هند این روزها پیاده سازی مجدد سناریوی " باخت - باخت " خط لوله صلح را برای خرید نفت ایران هم در پیش گرفته است.
برای نخستین بار دی ماه سال گذشته (ژانویه 2011 میلادی) بحث اختلافات ارزی ایران و هند برای مبادلات نفتی در رسانه های بین المللی به دنبال فشار برخی از قدرتهای غربی مطرح شد و در این مدت با وجود مذاکرات متعدد دو جانبه، تاکنون توافق نهایی بین دو کشور حاصل نشده است.
صادرات نفت مجانی به هند ادامه می یابد
در حال حاضر آمارهای غیر رسمی از بدهی 2 میلیارد دلاری برخی از پالایشگاههای نفت هند همچون "مانگلور" به شرکت ملی نفت ایران حکایت می کند اما با وجود آنکه هنوز راهکاری برای وصول این بدهی بدست نیامده است، شرکت نفت برای ادامه صادرات نفت به این کشور آسیایی تاکید می کند.
18 خرداد 1390 به گزارش برنا، همسر دوم مرد 80 ساله وقتی از سومین ازدواج همسرش باخبر شد به دادگاه خانواده رفت و از شوهرش شکایت کرد. وی همزمان با تسلیم دادخواستش گفت: «7 سال قبل وقتی به خاطر اختلافهای شدید خانوادگی خانهام را همراه دو فرزندم ترک میکردم تصور نمیکردم شوهرم با زن جوانی ازدواج کند.»
وی در ادامه گفت : دختر 21 سالهای بودم که «سلمان» به خواستگاریام آمد. به خاطر وضع مالی بسیار خوبش به تفاوت سنی 30سالهمان توجهی نکرده و با مهریه 50 هزار تومان به عقد دائم شوهرم درآمدم. اما خیلی زود متوجه شدم شوهرم قبل از من ازدواج کرده و همسر ش با دو فرزندشان در حوالی مشهد زندگی میکرد.
با اطلاع از این موضوع بشدت رنجیده خاطر شده و تصمیم گرفتم از او جدا شوم. اما وقتی متوجه شدم باردارم از جدایی پشیمان شدم. با این حال از همسرم قول گرفتم بین من و همسر دیگرش عدالت را رعایت کند. بعد هم سعی کردم از سر ناچاری موضوع را به فراموشی بسپارم و با شرایط کنار بیایم و زندگی کنم. اما افسوس که رفتارهای سرد و بیروح و خسیس بودن شوهرم هر روز شرایط زندگی را به ما سختتر و سختتر میکرد.
مدتی از تولد پسر اولم نگذشته بود که متوجه شدم فرزند دیگری در راه دارم، اما تولد دومین فرزندمان هم تأثیری در تغییر رویه زندگی شوهرم نداشت. به همین خاطر چند بار تصمیم به جدایی گرفتم اما به خاطر فرزندانم تحمل می کردم تا اینکه سرانجام 7 سال قبل کاسه صبرم به سر آمد و به دنبال اختلافهای شدید و درگیری با «سلمان» خانه را ترک کردم و همراه بچههایم به اطراف تهران آمده و با اندوختهای که داشتیم خانهای اجاره کردیم تا هم از محیط سرد زندگیام دور باشم و هم فرزندانم بتوانند به تحصیل و کار بپردازند.
در این مدت نیز هر چه تلاش کردم شاید همسرم به زندگی بازگردد بینتیجه بود. البته تاچند سال از او هیچ خبری نداشتیم. تا اینکه 3 سال قبل ما را پیدا کرد به سراغمان آمد. با اینکه دل خوشی از زندگی مشترک و اخلاق و رفتارش نداشتم اما از آمدنش خوشحال شدم. غافل از اینکه او برای گرفتن اجازه ازدواج مجدد به دیدنم آمده بود. او قصد داشت دومین «هوو» را وارد زندگیام کند که بشدت از رفتارهای توهینآمیز همسرم ناراحت شدم و با اعلام مخالفت شدید برای ازدواجش او را از خانه بیرون انداختم تا اینکه چندی قبل متوجه شدم او با دختر جوانی ازدواج کرده. با شنیدن این خبر احساس کردم تمام 29 سال زحمت و تلاشهایم برباد رفته. به همین دلیل تصمیم گرفتم از همسرم به خاطر سومین ازدواجش آن هم بدون اجازه شکایت کنم.
شوهرم وقتی از شکایتم مطلع شد درخواست عدم تمکین به دادگاه داد و از من شکایت کرد. به همین دلیل امروز به دادگاه آمدهام تا تکلیف زندگیام را مشخص کنم.»
زن با چشمان اشکبار گفت: «حاضرم به زندگیام بازگردم و در کنار همسرم زندگی کنم به خاطر اینکه در این مدت هر دو پسرم را به سرو سامان رساندم و حالا تنها زندگی کردن برایم بسیار سخت است بنابراین حاضرم با همسرم زندگی کنم.»
در این میان پیرمرد که تا آن لحظه سکوت کرده بود به قاضی گفت: همسر اولم 9 سال از خودم کوچکتر بود اما از زندگی و نوع رفتارهایش راضی نبودم. بنابراین تصمیم گرفتم دوباره ازدواج کنم. به همین دلیل به خواستگاری «کبری» رفته و او را به عقد دائم خود درآوردم. اما هرگز تصور نمیکردم او نیز زن مورد نظرم نیست!
7 سال قبل هم به دنبال قهر همسرم، تصمیم گرفتم تنها زندگی کنم، اما نتوانستم بیش از 4 سال طاقت بیاورم. به همین خاطر به سراغ او رفته و گفتم اگر ظرف یک هفته به خانه برنگردد ازدواج خواهم کرد. اما او که تمام حرفهایم را بهانه میدانست بیتوجه به درخواستم به خانه بازنگشت و من هم در 77 سالگی با دختر جوانی ازدواج کردم. آقای قاضی با اینکه همسر سومم بیش از 40 سال از من کوچکتر است اما به خوبی درکم میکند و من او را بیشتر از دو همسر قبلیام دوستش دارم. او بیش از آنکه به فکر زندگی و پول باشد به فکر من است و ما برای زندگی خود برنامههایی داریم تا روزهای متفاوتی را با هم تجربه کنیم. حالا هم 3 سال است با او زندگی میکنم و حتی یک بار هم دعوا نکردهایم. حالا هم به هیچ عنوان حاضر نیستم همسر دومم را به خانه بازگردانم زیرا از زندگی فعلیام راضی هستم و اگر «کبری» از شرایط ناراضی است میتواند درخواست طلاق کند.
تصور کنید شما مسئول اداره استاندارد هستید و در حین آزمایش بر روی نمونه ی برنج وارداتی تشخیص دادید که در این نوع برنج آلودگیهایی از نوع آرسنیک و دیگر فلزات سمی وجود دارد. موضوع را اعلام می کنید. در روزنامه ها جنجال به پا می شود و آن واردکننده ی کله گنده که قرار است میلیاردها تومان ضرر کند دست به کار می شود و به کمک زد وبندهایی کاری بر سر شما می آورند که مجبور شوید حرف خود را پس بگیرید. حالا مساله ی شما این است که چگونه حرف خود را پس بگیرید؟
یک راه این است که بیایید بگویید ببخشید من اشتباه کردم یا اداره استاندارد اشتباه کرده است و دستگاه هایش کالیبره نبوده. در اینصورت اداره استاندارد زیر سوال می رود.
راه میانه این است که بگوییم ما تاکنون حد مجاز فلزات سمی در محصولات کشاورزی را خیلی بالا گرفته بودیم. برای اینکه دیگه واردکنندگان عزیز و تاج سر با مشکلی مواجه نشوند ما حد مجاز فلزات سمی را به همان میزان برنجهای آلوده در نظر می گیریم!
با این کار با یک تیر دو نشان زده ایم! هم اداره استاندارد زیر سوال نمی رود و همچنان دکانش باز می ماند و می تواند مدعی شود که تمام محصولات کشاورزی وارداتی تحت نظارت استاندارد قرار دارند و هم وارد کننده ی خیلی خیلی عزیز از بابت فلزات سمی دیگر دغدغه ای نخواهد داشت. چون ما اونقدر دست بالا گرفته ایم که هر چی هم فلزات سمی داشته باشد به حد مجاز ما نمی رسد!!
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۵:۲۰
پرونده برنجهای آلوده همچنان باز است!
بعد از پرونده آلودگی برنجهای وارداتی و در حالی که به نظر میرسید که این موضوع مختومه شده و عاقبت به خیر شده است، اخیرا یکی از اعضای کمیسیون صنایع و معادن مجلس تاکید کرد که برنجهای وارداتی آلوده هستند!
به گزارش ایسنا ، با وجودی که نزدیک به دو سال از انتشار نخستین خبر دربارهی آلودگی برنجهای وارداتی به کشور میگذرد، هنوز هم افکار عمومی درباره سلامتی برنجهای وارداتی به کشور شک و شبهه داشته و در این بین برخی اظهارنظرها نیز نگرانیها را تشدید میکند.
به تازگی بهمن محمدیاری - عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس، با بیان اینکه آزمایشهای انجام شده آلوده بودن برنجهای وارداتی را تایید کرده است، گفته که براساس پیگیریهای کمیسیون کشاورزی مجلس، آلودگی برنجها به دلیل بالا بودن درصد آرسنیک، سرب و کادمیوم است.
از سوی دیگر محمدی - رئیس اتحادیهی صادرکنندگان مازندران، نیز گفته که مردم فریب برنجهای وارداتی را نخورند، چرا که این نوع برنجها غیربهداشتی هستند.
با وجود این اظهارات، موسسهی استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران مدتها است که درباره استاندارد و کیفیت برنج وارداتی به کشور اظهارنظری نکرده و به نظر هم میرسد که این موضوع را فراموش کرده است.
گویا اجرای قانون ارتقای کیفیت خودرو و سایر تولیدات صنعتی آنقدر ذهن و فکر مسئولان این موسسه را به خود مشغول کرده که عملا دیگر جایی برای فکر کردن دربارهی مسائلی مانند کیفیت برنجهای وارداتی به کشور باقی نمانده است!
آخرین بار مرتضی امامی - معاون برنامهریزی و تدوین استاندارد موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، از تجدیدنظر در استاندارد قبلی برنج خبر داده بود.
به گفتهی وی در استاندارد جدید حد مجاز فلزات سنگین موجود در برنج مشخص شده است. براساس استاندارد تجدیدنظر شده، حداکثر مجاز فلزات سنگین موجود در هر کیلوگرم برنج مشخص شده و براین اساس حد مجاز سرب 0.15 میلیگرم، کادمیم 0.06 میلیگرم و آرسنیک 0.15 میلیگرم تعیین شده است. البته در استاندارد تجدیدنظر شده بحثی درباره حد مجاز جیوه و قلع موجود در برنج نشده است.
اداره کل استان تهران شهریور ماه سال 1388 برای نخستین بار 13 نوع برنج وارداتی به کشور را به دلیل بالا بودن سطح فلزات سنگین در آنها غیراستاندارد و آلوده اعلام کرد. بعد از آن بسیاری از نهاد و دستگاههای مختلف کشور درباره برنجهای آلوده وارداتی اظهارنظر کرده و حتی مجلس نیز گزارش مفصلی در این باره منتشر کرد؛ اما در آخر مشخص نشد که آیا بالاخره برنجهای وارداتی به کشور استاندارد بودند یا خیر و اینکه چه کسانی در رابطه با واردات برنجهای وارداتی آلوده به کشور مقصر بودند.
روزنامه دنیای اقتصاد نوشت:
خانوادهای 20 نفره در سیستان و بلوچستان، رکورددار دریافت بالاترین میزان یارانه نقدی در کشور شد.
یکی از خبرنگاران سایت خبری «راهبردنیوز» در خبری آورده است که طبق پیگیریها، بالاترین میزان یارانه نقدی هماکنون به یک خانواده اهل استان سیستان و بلوچستان پرداخت میشود.این خانواده 20 نفره در مراحل اول و دوم واریز یارانههای نقدی که دو ماه یک بار به حساب سرپرستان خانوار شارژ میشد هر مرحله 1800000 تومان یارانه نقدی دریافت کرده است.
در مراحل بعدی که پرداختها یک ماهه شده هر مرحله 900000 تومان یارانه به حساب سرپرست این خانوار واریز میشود.بنا بر گزارشها هماکنون در کشور حدود 5 خانواده دیگر نیز همین مقدار یارانه نقدی از دولت دریافت میکنند که رقمی قابلتوجه است.
این طرح پرداخت مستقیم یارانه هر چند در هیچ جای دنیا منطق اقتصادی و اجتماعی ندارد و باعث تن پروری و مفت خور پروری می شود و الگوی کار در جامعه را از بین می برد ولی در ایران چون قرار است پول نفت ملت ایران بریزد به جیب این و آن (از ونزوئلا و سنگال تا حامد کرزای در افغانستان) لااقل خوب است که مقداری از آن هم به جیب ملت ریخته شود! و برای بسیاری از مردم فلاکت زده ی استانهای محروم کشور یک جور بیمه تأمین اجتماعی خواهد بود. ولی تصور کنید یک سال دیگه، دولت بخواهد این یارانه را قطع کند یا دیگر نتواند این پول را بپردازد! چه بلبشویی می شود.
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۰ تابناک
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: تظاهر کنندگان خشمگین در سوریه به یک اتوبوس متعلق به زائران در یکی از شهرهای سوریه حمله ور شدند و با شکستن شیشههای اتوبوس اقدام به غارت کردن اجناس موجود در ساکهای زائران نمودند.
تصاویر صحنه حمله تظاهر کنندگان سوری و ترساندن زائران بر روی سایت "یوتیوب" قرار دارد و متعلق به روز یکشنبه هفته جاری است.
در این کلیپ کوتاه که به مدت 3.5 دقیقه بر روی این سایت قرار گرفته است معلوم نیست مسافران این اتوبوس پس از شکستن شیشهها و غارت اجناس، به چه سرنوشتی دچار شدند.