وعده های تکراری |
این قصهی وعده ازدواج دادن پسرها و به مراد رسیدن و بعدشم زیر قول خودشون زدن مثلی که تمومی نداره!! ولی فکر کنم دخترها هم بدشون نمیاد از این وعده های سرخرمن بشنوند وگرنه خوب کاری نداره، اگه قراره طرف بیاد خواستگاری، چرا دخترها اجازه می دهند مراسم شب زفاف، پیش از عقد برگزار بشه؟! خووب حال و حول می کنند و بعد می گن پسره گولم زد. اصولاً پسری که بخواد با دختری ازدواج کنه باید مغزش مشکل داشته باشه که بخواد دستی دستی زن آینده خودش را وارد روابط غیرقانونی یا باصطلاح روابط نامشروع کنه. حتی خود شوهر هم بعدها نسبت به اینکه زنش حاضر شده قبل از ازدواج با یک مرد دیگه (هرچند این مرد خودش بوده!) وارد روابط غیر قانونی بشه، احساس خوبی نخواهد داشت و بعضاً مردها فکر می کنند که زنشان به خاطر همون رابطه خارج از قاعده و به دور از اطلاع خانواده قابل اطمینان نیست! پس می توان گفت اکثر قریب به اتفاق وعده های ازدواج برای خالی نبودن عریضه است و ارزش قانونی دیگری ندارد! تاریخ انتشار: ۰۶ آذر ۱۳۸۹ دختر جوان، طعمه احساس پسر مدیر شرکت خراسان: روزی که از دانشگاه فارغ التحصیل شدم برای این که از سرزنش های پدرم راحت شوم و سربار کسی نباشم تصمیم گرفتم به سر کار بروم. |