عدم اعتماد به نفس و عملهای زیبایی

یکی از مشکلات دختران ایرانی عدم اعتماد به نفس است. بیکاری و بی هدف زندگی کردن به این مشکل می افزاید.  مدتهاست که عملهای زیبایی در ایران و در بین دخترها باب شده است و خوشبختانه آمارمان هم در این زمینه مثل تعداد کشته های جاده ای یا میزان سزارین یا سرانه میزان مصرف انرژی و آب و مثل هر پارامتر منفی دیگری در دنیا مقام اول تا سوم را دارد! 

تصور کنید کشوری با 70 میلیون جمعیت از کشورهایی با جمعیت میلیاردی رقابت می کند. 

خبر زیر در مورد دختری است که صحیح و سالم خودش را برای عمل زیبایی شکم وسینه به تیغ جراح می سپارد و بعد به علت آسیب شدید به مغزش به کما می رود!! 

آدم نمی دونه از این درد گریه کند؟ از این حماقت خنده کند یا شانه هایش را بالا بیندازد و بگوید دنیا جای زندگی احمقها نیست؟! نمی دونم واقعا نمی دونم. من شخصا اگر خدا بدترین دماغ دنیا را هم بهم داده بود حاضر نبودم خودم را به تیغ جراح بسپارم. تا ناچار ناچار نشوم عمل نمی کنم بلکه می رفتم بازیگر فیلمهای کمدی می شدم و از دماغ خدادادی استفاده بهینه می کردم!!


http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=6&day=30&id=402626

تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۳۸۹ - ۰۹:۱۱

سرنوشت تلخ زن جوان پس از جراحی زیبایی

بهاره – 30 ساله – تیر سال 87 در یک مرکز جراحی محدود تحت عمل ترمیمی زیبایی شکم و سینه قرار گرفت. اما هنگام ترمیم زخم‌ها در دومین عمل به محض تزریق داروی بیهوشی، ناگهان دچار ایست قلبی و تنفسی شد و پس از احیا، به بیمارستانی در غرب تهران انتقال یافت.

ایران: گروه درمانی یک مرکز جراحی محدود پس از عمل جراحی ناموفق زیبایی زن جوان، با حکم دادگاه محکوم شدند. این در حالی است که قربانی پرونده از 2 سال قبل زندگی نباتی دارد.بهاره – 30 ساله – تیر سال 87 در یک مرکز جراحی محدود تحت عمل ترمیمی زیبایی شکم و سینه قرار گرفت. اما هنگام ترمیم زخم‌ها در دومین عمل به محض تزریق داروی بیهوشی، ناگهان دچار ایست قلبی و تنفسی شد و پس از احیا، به بیمارستانی در غرب تهران انتقال یافت.

به رغم تلاش‌های گسترده برای نجاتش او به اغما رفت و 33 روز در بخش «آی‌سی‌یو» تحت مراقبت‌های ویژه قرار گرفت تا اینکه بالاخره به هوش آمد. اما از آن زمان زندگی نباتی دارد.

یک سال بعد از این ماجرای تلخ، مادر «بهاره» وقتی از سلامتی دخترش ناامید شد با مراجعه به شعبه دوم دادسرای ناحیه 19 – جرائم پزشکی و دارویی – از دادیار جهانگیری برای شناسایی مقصران اصلی ماجرا شکایت کرد.

«دخترم دانشجوی رشته حسابداری و حسابدار یک شرکت خصوصی بود. او برای عمل جراحی زیبایی سینه به یکی از مراکز جراحی زیبایی محدوددر مرکز تهران رفت. چند روز بعد هم به دلیل بهبود نیافتن زخم‌های محل جراحی، با پیشنهاد پزشک معالجش یک بار دیگر برای عمل جراحی ترمیمی راهی اتاق عمل شد. پزشک پس از بی‌حسی موضعی، عمل جراحی را شروع کرد اما به دلیل بی‌قراری‌های دخترم پزشک بیهوشی به دخترم بیهوشی عمومی داد که ناگهان دچار کبودی و ایست قلبی و تنفسی شد. پس از آن برای دخترم در یکی از بیمارستان‌های خصوصی شمال غرب تهران پذیرش گرفتیم. او بعد از 33 روز به هوش آمد، اما از آنجا که صدمه وارده به مغزش بسیار شدید بود، قوای عالی مغزش را از دست داد و در نتیجه گرفتار فلج اندام‌های فوقانی و تحتانی و عدم کنترل ادرار و مدفوع شد، به همین خاطر پزشکان با اعلام این‌که دختر مجبور به زندگی نباتی شده است، برای تغذیه‌اش مجبور شدند تا برایش لوله‌گذاری و سپس ترخیصش کنند.»

شاکی افزود: وقوع این حادثه تلخ و ناباورانه برای ما بسیار هولناک و سخت بود، به‌طوری که شوهرم چندی قبل به قدری بالای سر دخترم گریه کرد که دچار ایست قلبی شد و فوت کرد.

حالا هم تاکنون بیش از 70 میلیون تومان برای درمان دخترم هزینه کرده‌ایم. البته پزشک جراح او از همان روز اول ما را یک لحظه هم تنها نگذاشته است. با این وجود از مقصران این ماجرا شکایت دارم و خواستار رسیدگی هستم».

به دنبال شکایت این زن و با دستور دادیار، کارشناسان کمیسیون تخصصی پزشکی قانونی رسیدگی به پرونده و شناسایی مقصران اصلی حادثه را در دستور کار قرار دادند. سرانجام پس از 3 بار رسیدگی به پرونده، پزشک جراح به میزان 40 درصد و پزشک بیهوشی را به میزان 30 درصد و مسئول فنی مرکز جراحی محدود را نیز به دلیل تجهیزات ناکافی اتاق عمل و استفاده از وسایل مصرفی ناکافی به میزان 10 درصد مقصر شناختند.


دوپزشک همچنین به دلیل لوله‌گذاری‌های دائمی در بدن زن بیمار در مجموع به میزان 16 درصد (ارش) دیه کامل انسان و به خاطر از بین رفتن قوای عالی مغز و کنترل ادرار و مدفوع و فلج کامل اندام‌های فوقانی و تحتانی نیز به پرداخت دیه محکوم شدند.بدین ترتیب قاضی افراسیاب رئیس شعبه 1043 دادگاه عمومی - جزایی تهران متهمان را محکوم به پرداخت دیه زن جوان کرد.
زندگی نباتی از منظر پزشکی

دکتر حسین حاجی عباسی متخصص جراح مغز و اعصاب و ستون فقرات، درباره زندگی نباتی گفت: در این نوع زندگی بیمار هوشیاری آگاهانه به اطراف محیط ندارد و مغز از فعل و انفعالات در رابطه با تفکر و حافظه، قضاوت و تجزیه و تحلیل حسی و حرکتی ناتوان است. در حقیقت بیمار فقط ضربان قلب و تنفس دارد و در برخی مواقع نیز بدون تنفس است .در این موارد از دستگاه‌های تنفس مصنوعی، استفاده می‌شود. به گفته این متخصص مغز و اعصاب، معمولاً عمر این گونه بیماران کوتاه است و بازگشت سلامتی نیز بسیار نادر است.

دکتر حاجی عباسی در ادامه افزود: زندگی نباتی با مرگ مغزی تفاوت های قابل توجهی دارد. زیرا که در مرگ مغزی بیمار هیچگونه فعالیتی ندارد اما در زندگی نباتی، مغز در جهت فعالیت‌های روزمره عملکرد مثبتی ندارد. اما قلب و تنفس برقرار است و در برخی مواقع نیز بیمار چشم‌هایش را باز می‌کند و اندام‌هایش همانند مو و ناخن رشد دارد.

نظرات کاربران: